می نویسم عینٌ دالٌ الفٌ تا! شما بخوان عٍدالَِت
این روزها مشغول خواندن کتابی هستم به اسم "بازشناسی دو مکتب" از علامه عسگری(ره). در این کتاب جناب علامه به بررسی تفاوت های دو مکتب اسلامی شیعه(مکتب اهل بیت) و اهل سنت(مکتب خلفا) پرداخته است. در واقع تفاوت های موجود را ریشه یابی و با اسناد و مدارک به تبیین آن ها اقدام کرده است... اما در قسمتی از کتاب به بحث صحابه پیامبر پرداخته است چرا که این موضوع نیز یکی از تفاوت های عقیدتی میان این دو مکتب است وبه بیان دیگه باید گفت که یکی از مبانی اعتقادات اهل سنت مربوط به این موضوع است یعنی همان بحث صحابه و عدالت ایشان. ایشان تاین مطلب را خیلی ساده و روان و به دور از لفظ پردازی های رایج توضیح داده است که بخشی از آن را در ادامه برایتان می گویم. دررابطه با "عدالت صحابه" باید سه نکته را از دیدگاه اهل سنت دانست تا تفاوت ها و مبنای عقیدتی آنها روشن شود: 1- صحابه چه ویزگی هایی دارند؟ 2- از کجا بفهمیم چه کسانی صحابه هستند یا با زبان دیگر در طول تاریخ علمای اهل سنت چگونه صحابه را شناسایی کردند با چه ضابطه و ملاکی؟ 3- عدالت صحابه یعنی چه؟
در پاسخ سوال اول " ابن حجر از علمای اهل سنت در تعریف صحابه می گوید: صحابی کسی است که پیامبر را دیده و به او ایمان آورده و مسلمان مرده باشد. حال دیدار و همراهی او با پیامبر اندک باشد یا بسیار، از پیامبر روایت کرده باشد یل خیر، با پیامبر به جنگ رفته باشد یا نرفته باشدو..."(پس یعنی صحابه کسی است که مسلمان باشد و پیامبر را دیده باشد)
خب حالا علمای قدیم از کجا فهمیدند که فلان کس صحابی است وآن دیگری نیست؟ " برای شناخت صحابی ضابطه و ملاکی وجود دارد. آنطور که ابن حجر گفته از جمله سخنان مجملی که از پیشوایان حدیث در معرفی صحابه به ما رسیده است روایتی است با این مضمون که خلفا در فتوحات تنها صحابه را فرماندهی و امارت می دادند." (یعنی اگر شک داشتی که فلان فرد در تاریخ صحابی بوده یا نه باید ببینی درزمان خلفا فرماندهی یا امارت منطقه ای را داشته یا نه اگر داشته حتما صحابی بوده است! البته این را هم بگویم که علامه عسگری بر این روایتی که گفته شد از نظر محتوا و سند اشکال گرفت. سند که ضعف دارد محتوا هم با تاریخ مسلم در تضاد است چرا که در تاریخ مواردی هست که خلفا افراد تازه مسلمان را برای فرماندهی و امارت منسوب می کرده اند و همین اشتباه تاریخی باعث شده که به قول علامه صدو پنجاه صحابی ساختگی وارد کتاب های اهل سنت شود و اهمیت این موضوع با توضیح عدالت صحابه بیشتر روشن می شود)
حالا عدالتِ صحابه چیست؟ قبل از توضح این ترکیب، باید بگویم که عدالت دو معنا دارد. یک معنای عرفی آن که در مقابل ظلم است یعنی عدل رسیدن حق به صاحب حق است البته برخی هم معنای را توسعه داند که عدالت یعنی هرچیزی را در جای خود گذاشتن و هر کاری را به وجه شایسته انجام دادن. اما معنی دوم آن معنای فقهی است که نزد علمای دین کاربرد دارد در اینجا عدالت یعنی نیرویی که باعث می شود واجبات را انجام دهد و محرمات را ترک کند. همین عدالت است که در بحث های احکام و فقه از آن استفاده می شود مثلا یکی از ویژگی های امام جماعت عدالت داشتن اوست. در بحث هم منظور از عدالت همین معنای دوم است.
اما عدالت صحابه! " اهل سنت همه صحابه را عادل می دانند. و در گرفتن معالم دین به همه آن ها مراجعه می کنندو می گویند چون صحابه شاهد تنزیل قرآن بودند و دانای به تفسیر آن هم هستند و...پس الگو هستند. آنها حلال و حرام خدا را می دانند و در دین فقیه شده اندو اینکه خداوند در آیه 143 بقره فرمود:کَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَکُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا خطاب به یاران پیامبر است و وسطاً در آیه را به عدولاً تفسیر کرد اند. پس صحابه همگی دادگران و عادلان و حجت های دین هستند. از نظر ایشان هرگونه اشکال و ایرادی بر صحابه ممنوع است( آنطور که ابن اثیر صراحتا این جمله را گفته است) حتی برخی از ایشان معتقدند که اگر کسی صحابه پیامبر را رد کند و ایراد و نقص بر آنها وارد کند زندیق است. (حالا شما در نظر داشته باشید که معاویه وابوسفیان هم بر اساس این تعریف صحابه هستند و ...)"
حال آنچه حقیقت دارد و شیعه یا به قول علامه عسگری مکتب اهل بیت به آن عقیده دارد این است که " در میان صحابه مومنانی هستند که آنها در قرآن ستوده شده اند (به آیه 18 سوره فتخ مراجعه کنید)همچنین در میان صحابه کسانی هستند که منافقندو خداوند در قرآنش آنهارا نکوهش کرده (به آیه 101سوره توبه مراجعه کنید) و حتی در میان صحابه کسانی بودند که می خواستند به هنگام بازگشت از جنگ تبوک پیامبر را مخفیانه ترور کنند." خب حالا با این تنوعی که حقیقتا در میان صحابه رسول خدا وجود داشته ، مشخص است که عادل دانستن همه آن ها آسیب جدی به بدنه دین وارد می کند. البته نه تنها عادل دانستن همه صحابه بلکه حتی کسانی که به اشتباه (یا به عمد شاید) اسمشان در تاریخ به عنوان صحابی ثبت شد.... (در زمینه این اشباه تاریخی به کتاب "یکصدو پنجاه صحبی ساختگی" از همین نوسنده رجوع کنید) تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!
پ ن 1: کتاب "بازشناسی دو مکتب" در 3جلد توسط انتشارات علامه عسگری چاپ شده است. البته اصل کتاب به زبان عربی است با عنوان "معالم المدرستین" که توسط محمدجواد کرمی ترجمه شده است.
پ ن 2: بخش هایی که داخل گیومه قرار دارند از جلد یکم کتاب بازشناسی دو مکتب است صفحات127-140
پ ن 3: لازم می دانم که همینجا از زحمات علامه سید مرتض عسگری تشکر کنم فاتحه و صلوات نثار روح ایشان کنید.
پ ن4 : برای دانلود کتاب های ایشان می توانید به اینجا مراجعه کنید.