سُبُلَ السَّلام

یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ

یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ

سُبُلَ السَّلام

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

چهارشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۵ ب.ظ

حضرت زینُ العابدین، علیِّ بنِ الحسینِ بن علیِّ بن ابی طالب علیه السلام می فرماید: "اى مردم! از خداوند بپرهیزید و آگاه باشید که به سوى او بازمی گردید و هر کسى کردار نیک و بدش را در برابر خویش خواهد یافت اگر چه دوست دارد بین او و کار ناپسندش فاصله‏اى دور باشد. خداى، شما را از خویش پرهیز داد. واى بر تو اى آدمیزاده غفلت ورز که از تو غافل نیستند، به درستى مرگ به سوى تو، بیش از هر چیز دیگرى شتاب گرفته، به راستى که شتابان به تو روى آورده، تو را می جوید و نزدیک است که تو را در رباید؛ پس به تحقیق، عمرت به سر آید و فرشته مرگ جانت را برباید و تنها به گورت خواهى رفت؛ پس جانت به تو بازگردانده شود و بى‏خواست تو دو فرشته نکیر و منکر بر تو درآیند براى بازپرسى و آزمونى سخت.

هان! اولین پرسش از تو، در باره پروردگار توست که او را می پرستیدى و از پیامبرى که به سویت فرستاده شده بود و دینى که بدان گرویده بودى ‏و کتابى که می خواندى و امامى که رهرو او بودى و عمرت که در چه کار به پایان رساندى و دارائى تو که از چه راهى به دست آوردى و در چه راهى خرج کردى.

بر حذر باش و مواظب خود باش و پیش از آزمون و پرسش و خبرگیرى، پاسخ را آماده کن. پس اگر مؤمن و آگاه به دین خویش، پیرو راست پیشه گان، دوستدار اولیاء خداى باشى، خداى، برهانش را در دسترس تو بگذارد و زبانت را به درست گویا سازد تا اینکه نیکو پاسخى دهى و به بهشت و خشنودى خداى بشارت داده شوى‏..."*

در عنوان این حدیث در تحف العقول آمده است:  این سخن نصیحت حضرت است به یاران و شیعیانش که در هر جمعه به آنها  یادآوری می کرده است.

اما در ادامه پست قبلی و بررسی کوتاه سخنان امام (ع)، بیانات حضرت را  با توجه به همان جهت گیری که گفته شد، می توان در چند دسته طبقه بندی کرد که در اینجا فقط توضیحی درباره مورد اول می نویسم که در ارتباط با حدیث بالاست و برای شرح باقی مطالب  بی زحمت به کتاب "انسان 250" مراجعه کنید:

  • یک نوع آن بیاناتی است که خطاب به عامه مردم استو شنونده یا خواننده آن یاران نزدیک و خاص امام نیستند.
  • یک نوع بیاناتی است که خطاب به عده خاصی است که از یاران اصلی امام و معتقد به حکومت اهل بیت هستند.
  • نوع دیگر بیاناتی است که امام به طور صریح، مردم را به داشتن تشکیلات اسلامی ویژه دعوت می کند.
  • دسته دیگر بیاناتی است که  اشاره به مطالب کلی دارد و مبانی زندگی اسلامی را بیان می کند.
  • یک نوع هم آن چیزی است که در صحیفه می بینید. یعنی مجموعه از دعا ها در امور مختلف زندگی، که در ضمن این ادعیه، حضرت اگیزه زندگی اسلامی را در ذهن مردم زنده نگه می دارد...


اما دسته اول که خطاب به عامه مردم است: در اینجا حضرت دائما به آیات استناد می کند، چرا که عامه مردم ، ایشان را به عنوانِ امام نگاه نمی کنند و برای حرف های ایشان دلیل می خواهند. در همین روایتی هم که در اینجا آمده است، خطاب امام  یا ایها الناس است  که همین عمومیت بیان را نشان می دهد؛ در صورتی که در روایات دسته دوم خطاب به مومنان گفته می شود.

نکته دیگر اینکه حضرت به طور صریح دستگاه حکومت را مورد عتاب و مواخذه قرار نمی دهد و روایت بیشتر بیان معارف  و عقاید اسلامیست با زبان موعظه و با همین زبان نصیحت امام سعی می کند انگیزه شناخت مباحث اسلامی را در مخاطب خود بیدار کند( مثلادر آنجا که می گوید "هان! اولین پرسش از تو، در باره پروردگار توست که او را مى‏پرستیدى و از پیامبرى که به سویت فرستاده شده بود " که انگیزه شناخت خدا و نبوت را به مخاطب گوشزد می کند) آنگاه بعد از بیان این عقاید اصلی نکته اساسی مورد نظرشان را بیان می کنند: (دو فرشته نکیر و منکر در قبر) از تو درباره امامی که رهرو او بودی سوال می کنند. یعنی حضرت مساله امامت را در اینجا مطرح می کند. مساله امامت در زبان ائمه یعنی همان مساله حکومت و فرقی بین ولایت و امامت در بیانات ایشان نیست.... امامی که در اینجا مطرح می کنند یعنی هم آن کسی که متکفل ارشاد و هدایت انسان است در امر دین، و هم متکفل اداره امور زندگی دنیای انسان... حالا وقتی امام می فرماید از امامت در قبر از تو سوال می شود یعنی به تو می گویند که امامت را در ست انتخاب کرده بودی؟ و آن کسی که ربر جامعه ات بود آیا به راستی امام بود؟ با این مطلب مردم را نسبت به این مساله بیدار می کندو امامت را که حکومت بنی امیه اصلا مایل نبود از آن صحبتی شود، در ضمن موغظه در ذهن مردم زنده می کند. این یکی از روش های خیلی آرام امام (ع)است. البته ایشان در مورادی روش های  تند هم داشته اند.**

اینگونه است شاید این روایت  در ابتدا یک موعظه در بابا عقاید کلی بنظر بیاید اما اگر خوب دقت کنیم  می بینیم امام (ع) به صورت کاملا ضمنی، مطلب مورد نظر خود را -که صراحتا امکان بیان آن را ندارد-  آورده است و در واقع ایشان هم در مدت امامت خود به روشهای مختلف، در همان جهت تشکیل حکومت اسلامی و شناساندن این جایگاه به مردم تلاش می کند..


* حدیث از تحف العقول، ترجمه حسن زاده صفحه 433 است
** تلخیص از کتاب انسان 250ساله ، فصل نهم



  • ط.علیخانی

نظرات  (۲)

صلوات دوم رو بلندتر ختم کن :)
پاسخ:
اگر بخواهی صلوات بفرستی باید این روزها برام ختم 14هزار صلوات بگیری ها!
از کنج عزلت زدم بیرون....
سپاس

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">